آيات الاحكام

پدیدآورکاظم مدیر شانه چی

تاریخ انتشار1388/09/13

منبع مقاله

share 509 بازدید
آيات الاحكام

كاظم مديرشانه‏چي
«يكي از اهداف مهم انقلاب فرهنگي، ايجاد دگرگوني اساسي در دروس علوم انساني دانشگاه‏ها بوده است و اين امر مستلزم بازنگري منابع درسي موجود و تدوين منابع مبنايي و علمي معتبر و مستند با در نظر گرفتن ديدگاه اسلامي در مباني و مسايل اين علوم است.
ستاد انقلاب فرهنگي در اين زمينه گام‏هايي برداشته بود، اما اهميت موضوع اقتضا مي‏كرد كه سازماني مخصوص اين كار تأسيس شود و شوراي عالي انقلاب فرهنگي در تاريخ 7/12/63 تأسيس سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه‏ها را كه به اختصار سمت ناميده مي‏شود تصويب كرد.
هدف سازمان [(سمت)] اين است كه با... همكاري دانشمندان و استادان متعهد و دلسوز به مطالعات و تحقيقات لازم بپردازد و در هركدام از رشته‏هاي علوم انساني به تأليف و ترجمه منابع درسي اصلي، فرعي و جنبي اقدام كند.»
از «سخن سمت» در صفحه چهارم كتاب آيات‏الاحكام
كتاب آيات‏الاحكام تأليف استاد كاظم مديرشانه‏چي براي دانشجويان رشته الهيات در مقطع كارشناسي به عنوان منبع اصلي درس آيات‏الاحكام به ارزش 4 واحد تدوين شده است. ناشر كتاب (سمت) اظهار اميد كرده است كه از اين اثر علاوه بر جامعه دانشگاهي، طلاب حوزه‏هاي ديني و ساير علاقه‏مندان نيز بهره‏مند شوند.
مؤلف از چهره‏هاي شناخته شده، پرتجربه و زمانشناسي در تدريس، تحقيق و تأليف كتب و مقالات علوم قرآن و حديث است و دو اثر معروف وي علم‏الحديث و دراية‏الحديث، آثاري درسي، مرجع و سهل‏الوصول در حديث پژوهي‏اند كه به زبان امروز نوشته شده و بارها به طبع رسيده‏اند.

آيات‏الاحكام چيست؟

مؤلف كتاب در «مقدمه‏اي»، از منابع قوانين يا احكام اسلامي سخن گفته و ذكر كرده است كه برخي از اين منابع از همان آغاز مورداستناد مسلمانان بوده است و در استناد به آنها همه اهل اسلام تا به امروز متفق‏القول‏اند اما برخي ديگر در زمان‏هاي بعد به منابع اصلي افزوده شده‏اند و گاه تنها مورد قبول گروهي از مسلمانان‏اند. در اين ميان كتاب خدا و سنت پيامبر را در شمار دسته اول بايد دانست. وي سپس به تعريف علم فقه و تعريف «كتاب» پرداخته و به اين تعريف رسيده است كه: «مراد از آيات‏الاحكام آن دسته از آيات قرآن‏كريم است كه مبين يكي از احكام علميه دين مبين اسلام باشد.» (ص 2 كتاب)

نيازها و هدف‏ها

در ادامه مقدمه، مؤلف به ذكر، تاريخچه‏اي مختصر و مفيد از نگارش كتب احكام القرآن تا زمان حاضر پرداخته و برخي از نقاط قوت هريك از كتب معاصر را برشمرده است. وي سپس به ذكر عللي مي‏پردازد كه به خاطر آنها كتاب‏هاي چند دهه اخير با وجود مزاياي خود نمي‏توانند مناسب تدريس در دانشگاه باشند. در نتيجه بر نياز به اين كتاب و هدف تدوين آن به گونه‏اي كه هست، چنين تصريح مي‏كند: «بنابراين كتابي كه براي دانشجويان راه‏گشا باشد در دست نداريم و همين امر اين جانب را به تأليف كتابي مختصر برانگيخت تا دانشجو با وقت محدود و فرصت اندكي كه دارد بتواند طي دوران تحصيل در دانشكده، تفسير آيات‏الاحكام و گونه استنباط حكم را از آيه بياموزد...» (ص 4 كتاب)

روش مؤلف

مؤلف در ضمن مقدمه خويش، زير عنوان «روش ما» به تشريح روش نويسندگان آيات‏الاحكام در تدوين كتاب‏هايي در اين باره پرداخته و سه روش را برشمرده است. اين سه روش عبارت‏انداز: 1) تدوين به ترتيب سوره‏هاي قرآن (روش بيشتر علماي اهل سنت)؛ 2) تدوين به ترتيب ابواب فقهي (روش بيشتر علماي شيعه)؛ 3) تدوين به ترتيب نزول احكام. مؤلف در اين ميان با ذكر دلايلي روش دوم را پسنديده و آن را براي تدوين كتاب حاضر برگزيده است.

روش ارائه مطالب

مؤلف در مقدمه كتاب روش ارائه مطالب را در هر موضوع و مسأله به اين نحو بيان كرده است:
«در اين مختصر نخست آيات مربوطه يكايك ذكر شده است، آن گاه لغات و كلمات دشوار هر آيه با استمرار از كتب لغت و تفسير معني شده؛ سپس ترجمه آيات (از روي خلاصة‏التفاسير شادروان استاد الهي قمشه‏اي...) با مختصر تصرفي نوشته شده ودر آخر احكامي كه از آيه مستفاد مي‏شود به ترتيب ذكر شده است.»
وي سپس به روش كتاب درباره ذكر اقوال مذاهب مختلف مي‏پردازد: «با اختصاري كه در اين مختصر مقصود نويسنده بود، جزء در موارد مهم، اقوال مذاهب اهل سنت نيامده است. به علاوه اين كتاب براي پيروان مذهب اماميه نوشته شده است. لذا جز در استخراج لغات، كه از كتب اهل فن چه شيعه و چه سني استفاده شده، مرجع اصلي، كتب آيات الاحكام اماميه بوده است.» (ص 6)
در پايان مقدمه، مؤلف بر دشواري اختصار و انتخاب مطالب از منابع تأكيد مي‏ورزد.

مندرجات كتاب

مندرجات كتاب آيات الاحكام علاوه بر «پيشگفتار» و «مقدمه»ي مؤلف 18 فصل يا بخش را شامل مي‏شود كه عنوان «كتاب الله» دارند و شامل كتابهاي طهارت، صلوة، ذكوة، خمس، صوم، حج، جهاد، امر به معروف و نهي از منكر، مكاسب، تجارت، دين و توابع آن، عقود، نكاح، مطاعم و مشارب، ميراث، حدود، جنايات، قضا و شهادات مي‏شوند.

سخني با ناشر

روي سخن نگارنده در اين كه كتاب چه چيزي كم دارد و با ملاحظه كدام جوانب و نكات مي‏شد آن را بهتر از اين ارائه كرد با مؤلف محترم و ارجمند نيست. زيرا ايشان در حد و سع و توان خود براي اين اثر از وقت، نيرو و انديشه خويش مايه گذاشته‏اند و مشغله فرهنگي و آموزشي و دشواري‏هاي كار در سنين بالا بيش از اين مجال تدقيق و وسواس در محتوا و به ويژه شكل تدوين كتاب به شخص نمي‏بخشد. (ايشان با وقوف به اين حقيقت كوشيده‏اند از يك متن ديگر آن هم تنها در حد اندك نگارش ترجمه آيات كمك بگيرند.) كتاب در همين حد نيز اثري ارزشمند و مفيد است و اطلاعاتي بسيار به مخاطب خويش ارزاني مي‏دارد.
افزون بر اين مؤلف دانشور كتاب، خود را متواضعانه به اين نكته معترف دانسته است كه كار وي «در اين مرحله گامي ابتدايي است نه بايسته و شايسته وحي الهي.» و اظهار اميدواري كرده است كه اين اثر «دانشپژوهان را به مضمون» مالايدرك كلمه لايترك كلمه» مفيد افتد و عالمان را اشارتي باشد كه اين مهم را چنان كه بايسته است دنبال كنند.» (ص شش: «پيشگفتار»)
روي سخن با ناشر كتاب ــ سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني (سمت) ــ است:
نبايد از مؤلف انتظار داشت كه همه جوانب و مسؤوليت‏هاي تأليف يك اثر وزين و وقت‏گير را خودبه خود به عهده بگيرد بي‏آن كه ناشر خدمات مشاوره و ويرايش فني و تخصصي اهل نظر را به رايگان در اختيار او بگذارد.
ناشر نيز نبايد از خود انتظار داشته باشد كه هر روز بيش از پيش كيفيت كار خود را ارتقا بخشد و در عالم كتاب و دانش و جامعه پيشرفتي پديد آورد بي‏آن كه توقع خود را از كتاب و كيفيت انتشارات خويش بالا ببرد. و بر كل مجموعه و بر جزء جزء فعاليت‏هاي انتشاراتي خود سياستي مبتني بر ديدگاه‏هاي كارشناسي حاكم سازد كه برخاسته از نگاه نو به مسايل و ملاحظه نيازهاي زمان و زمانه باشد.
در هر حال بدون توجه به اين نكته‏ها و ضرورت‏ها در كار نشر كتاب، توقع كتاب بي‏عيب و نقص و به‏روز از پديدآورنده نبايد داشت.
به همين منظور پيشنهاد مي‏شود كه انتشارات سمت شوراهايي را براي سياستگذاري و بررسي كتاب تشكيل دهد. براي نمونه مي‏توان از سه شورا يا هيأت زير كه پيش‏نيازهاي توليد هركتاب‏اند نام برد:
1) شورايي براي تعيين اهداف و سياست‏هاي كلي كتاب‏هاي علوم انساني از جمله كتب علوم اسلامي از نظر شكل و محتوا و بهره‏گيري از تجارب ديگر ناشران دولتي و خصوصي موفق و مشابه.
2) شورايي براي تعيين اهداف و سياست‏هاي كلي و شيوه تدوين و ارائه مطالب هر كتاب با شركت مؤلف.
3) تعيين هيأتي كه مؤلف را در تدوين كتاب ياري رسانند. اين ياري‏ها در مرحله اول شامل همفكري و هم‏انديشي با مؤلف و ويرايش محتوايي اثر مي‏شوند و در مرحله بعد به تهيه فهرست‏ها، نسخه‏پردازي، ويرايش‏هاي ادبي، تعيين حروف، سياست‏هاي صفحه‏آرايي و نمونه‏خواني مي‏انجامد.
براي نمونه درباره كتاب آيات الاحكام نكات زير را مي‏توان به عنوان برخي پيشنهادهاي اصلاحي برشمرد:

1. اهداف كتاب، نيازهاي زبان و مخاطبان

از آنجا كه ائمه شيعه بر اين نكته تأكيد ورزيده‏اند كه براي هر سخن ما مأخذي از قرآن بجوييد؛ از آنجا كه شيعه و اهل سنت در بسياري از احكام خود كاملاً مغاير يكديگر عمل مي‏كنند؛ از آنجا كه امروزه وهابيت از پشتوانه‏هاي فرهنگي، تبليغي و حتي نظامي بسياري برخوردار گشته و دامنه تبليغ آن به داخل مرزهاي ما نيز كشيده است؛ از آنجا كه شعار «حسبنا كتاب الله» نه در جنبه‏هاي ايجابي كه در جنبه‏هاي سلبي خويش مي‏تواند برخي اعتقادات و اعمال هر مسلمان را اعم از شيعه يا سني به چالش فراخواند؛ از آنجا كه اعتقاد و عمل هر مسلمان بايد برپايه قرآن بنا شود تا ترديد وي در حديث به ترديد وي در اسلام نينجامد؛ و از آنجا كه هر جوان شيعه بايد مجهز به پاسخي از قرآن در برابر هر مسلمان اهل ترديد باشد؛ لازم است كتب آيات الاحكام براي جوان حوزوي و دانشگاهي امروز به گونه‏اي تدوين يابند كه وي را در همه موارد بالا ياري رسانند و هدف آنها پاسخگويي به نيازها و ضرورت‏هاي فوق باشد.
اما براي نمونه در صفحات 10 و 11 كتاب، آيه وضو را مي‏بينيم بي‏آن كه توضيح استدلالي كافي درباره اثبات نظريه شيعه در برابر اهل سنت براي كيفيت وضو داشته باشد. (تنها ذكر كوتاهي ــ بدون استدلال ــ از موارداختلاف شيعه و اهل سنت آمده است. در پانوشت نيز تنها به يك جمله براي استناد به حرف «بـ» ــ در «برئووسكم» ــ براي تبعيض در مسح سر اكتفا شده است.)
اين در حالي است كه نمودارترين اختلاف فريقين كه در هر روز پنج بار به چشم مي‏خورد، همين كيفيت وضوست.

2. برخي مشاوره‏ها و ويرايش‏هاي محتوايي

در صفحات 287-289 كتاب، آيات مرتبط با شرب خمر ــ از جمله آيه 90 سوره مائده ــ آمده و مراحل چهارگانه حرمت آن بيان شده است. در پايان مي‏خوانيم: «فاضل مقداد نقل كرده است كه بعضي، هريك از آيات چهارگانه مذكور را دليل بر حرمت خمر دانسته‏اند. او سپس استدلال آنان را نسبت به هر آيه نقل كرده است چون به نظر مخدوش است از نقل آن صرف نظر شد.»
در اينجا بايد اين مشاوره به مؤلف ارائه مي‏شد كه:
اولاً، ارائه چنين جملاتي در پايان اين بخش مرهم اين معني است كه حرمت خمر مستندي از قرآن ندارد يا اين كه استناد به آيات قرآن براي حرمت خمر محل اشكال است.
ثانيا، در ذكر آيات مرتبط با اين موضوع، آيه‏اي مهم ــ كه آيه بعد و ادامه آيه 90 سوره مائده است ــ از قلم افتاده است: «انما يريدالشيطان ان يوقع بينكم العداوة و البغضاء في‏الخمر و المسير و يصدّكم عن ذكرالله و عن الصّلوة فهل انتهم منتهون». به ويژه جمله آخر آن (فهل انتم منتهون) كه مبالغه در نهي و تهديد و وعيد است.
ثالثا، فاضل مقداد همانند مؤلف در «كتاب المطالب» به ذكر آيات 90 و 91 سوره مائده پرداخته و توضيحات ارزشمندي آورده است. اما فاضل مقداد خواننده را در بخش حرمت خمر به كتاب مكاسب نيز ارجاع داده است تا موضوع را پي بگيرد. شايسته بود مؤلف نيز خواننده را به همان بخش در كتاب خويش ارجاع مي‏داد.
رابعا، مؤلف در بخش آيات حرمت خمر به ذكر استدلالي ضعيف از سيد مرتضي پرداخته و آن را رد كرده است. اين بخش به راحتي قابل حذف است.
خامسا، باتوجه به اهداف كتاب و اختصار آن، بهتر است از ذكر دلايل ضعيف و در نتيجه رد آنها خودداري شود.
در ترجمه آيات كتاب نيز اين مشاوره را مي‏شد به مؤلف داد كه استفاده از ترجمه شادروان الهي قمشه‏اي باتوجه به اشكالاتي كه دارد به صلاح نيست و بهتر است مؤلف از يكي ــ دو ترجمه دقيق‏تر و جديدتر به عنوان مأخذ بهره ببرد و درصورت لزوم تصرف لازم را در آنها پديد آورد تا ترجمه خالي از تسامح و برخوردار از زيبايي و رواني لازم باشد.
ترجمه آيات در كتاب حاضر اولاً در بسياري موارد تفاوت محسوسي با ترجمه شادروان الهي قمشه‏اي دارند و ثانيا خالي از اشكال در ترجمه نيستند. به عنوان مثال مقايسه كنيد ترجمه مرحوم الهي قمشه‏اي براي آيه 34 سوره نساء ــ الرجال قوامون علي النساء و... ــ را با ترجمه كتاب حاضر كه تفاوت واژه‏ها در آن بسيار است. به ويژه در ترجمه الهي قمشه‏اي از «بما فضل الله بعضهم علي بعض» برتري بعضي بر بعضي ذكر شده است (كه با حذف خير خالي از تسامح نيست) و در ترجمه كتاب حاضر فزوني و برتري بعضي از انسان‏ها بر بعضي آمده است (كه به جز تفاوت با ترجمه الهي‏قمشه‏اي، ضميرهاي «بعضهم» و «بعضٍ» به «انسان‏ها» ارجاع داده شده‏اند كه در آيه نيستند). درست آن بود كه ضمير در «بعضهم» به «الرجال» و ضمير در «بعضٍ» به «النساء» ارجاع داده مي‏شد.
مؤلف سپس به تفسير آيه براساس نظريه برتري عقلي و مزاياي طبيعي و جسمي مردان نسبت به زنان پرداخته است.
به عبارت ديگر، اين نظريه مسلّم فرض شده و در كنار آيه قرار گرفته و از آن نتيجه‏گيري شده است.
اما واقعيت اين كه نظريه برتري عقلي، فكري و جسمي نوع مرد نسبت به نوع زن فاقد پايه‏هايي محكم است. اين ادعا، در قرآن كريم شاهدي محكم ندارد، روايات معتبر آن را تأييد نمي‏كنند، عقل و تجربه، خلاف آن را مي‏گويند و روش علمي نيز پشتوانه اين نظريه نيست. چه بسا زناني كه از نظر نيروي فكري، جسمي و عقلي برتر از مردان محيط خويش‏اند. حتي عقل و فكر و نيروي بدني بسياري از زنان، بيش از شوهرانِ آنهاست همان‏گونه كه برخي مردان از نظر جسمي، فكري يا عقلي برتر از مردان ديگرند. تنها عقل تجربي برخي مردان كه كار بيرون از خانه دارند، در زمينه همان كار، بيش از زناني است كه تنها در خانه به سر مي‏برند، چنان كه عقل تجربي زنان خانه‏دار در تدبير منزل بيش از عقل تجربي مرداني است كه خانه‏داري نمي‏كنند، و همان‏گونه كه عقل تجربي هر مرد در رشته كاري و تخصصي خود بيش از مرد ديگري است كه دررشته‏اي ديگر به فعاليت مي‏پردازد. بر اين اساس، زماني كه پاي عقل تجربي و تخصصي در ميان باشد، عقل تجربي زنان سياستمدار، زمامدار، مدير، وزير، وكيل، استاد و متخصص بيشتر از مرداني خواهد بود كه از نظر تحصيل، تجربه، سابقه كار و رده شغلي پايين‏تر از آنها هستند.
اگر برخي گذشتگان پنداشته‏اند كه عقل فطري زن كمتر از مرد است، توان فكري و جسميِ زنان بيسواد و خانه‏نشين را در مسايل سياسي، اقتصادي، نظامي و علمي، با مردان زمامدار، بازرگان، جنگاور و دانشمند قياس كرده‏اند كه البته قياس مع‏الفارق و خلط عقل فطري با عقل اكتسابي است. به عبارت ديگر، گونه‏اي عدول از روش علمي است و صدور حكم كلي براساس مشاهده مواردي جزيي كه در شرايطي مساوي نيستند، به علاوه استنتاج از مقدمات مربوط به عقل اكتسابي به نتيجه مربوط به عقل فطري. به هر حال، تنها در صورتي مي‏توان حكمي علمي درباره كاستي نوع زنان نسبت به نوع مردان در زمينه‏اي صادر كرد كه دو جامعه نمونه و متنوع از زنان و مرداني هم‏نژاد و هم‏سال با پيشينه آموزشي، فرهنگي و تجربي مشابه، در شرايطي مساوي، آموزش مشابه جديدي را كه مورد علاقه آنهاست ببيند و تجربه‏هاي كاري مشابهي را از سر بگذرانند و سپس آزمون‏هايي مشابه از آنها گرفته شود. اگر نتيجه چنين آزموني، برتري ميانگين امتياز مردان بر ميانگين امتياز زنان باشد، آن گاه است كه مي‏توانيم بگوييم استعداد مردان در آن نژاد و سن و آن زمينه فعاليت، بيش از زنان در آن نژاد و سن و آن زمينه فعاليت است.
اگر با ذهن خالي به يافتن مراجع ضمير در آيه بپردازيم و آيات قبل را درباره فضيلت و برتريِ مالي مرد در سهم‏الارث بنگريم، بي گمان، برتري و فضيلت عقلي، فكري و جسمي مرد را از اين آيات نخواهيم دريافت. از نظر روايي نيز در تفسير نورالثقلين به نقل از معيون اخبار الرضا مي‏خوانيم كه امام رضا (ع) در توضيح علل برتري سهم‏الارث مرد، به همين آيه درباره انفاق مرد نسبت به زن اشاره مي‏فرمايد.

3. ويرايش‏هاي صوري

از ديدگاه ويرايش صوري (در ويرايش) به چند نكته كلي در اين كتاب اشاره مي‏شود و يك مثال نيز ارائه مي‏گردد:
1) آيات فاقد اعرابگذاري‏اند، لزوم درج اعراب‏ها به ويژه براي دانشجويان، جوانان و ديگراني كه آيات را در حافظه ندارند، نيازمند توضيح بيشتر نيست.
2) نوع حروف و اندازه آنها با ميزان اصلي و فرعي بودن عنوان‏ها مطابقت ندارد. مثلاً اندازه حروف برخي عنوان‏هاي فرعي برابر حروف آيات و آن هم برابر عنوان‏هاي فرعي‏تر است.
3) بخش‏هايي كه به ارائه لغات مشكل و معاني آنها مي‏پردازد فاقد يكنواختي در شيوه ارائه، و نيز محروم از تنوع حروف (سياه / نازك / ايرانيك) براي لغات و معاني آنها در تفاوت با متن‏اند.
4) كتاب از نظر برخي اعرابگذاري‏هاي لازم به منظور قرائت صحيح واژه‏ها و عبارات، كاستي‏هايي دارد به يك مثال از مورد مشكل قرائت در يك عبارت اشاره مي‏شود:
در پانوشت صفحه 318 كتاب مي‏خوانيم: «اصل عدم جواز [سطر بعد:] زايد است». طبيعي است كه خواننده در بار اول، دوم و گاه سوم چنين بخواند: «اصلِ عدم جواز، زايد است» و اگر از اهل فن باشد سرانجام به اين نتيجه برسد كه مطلب به مدد اعرابگذاري لازم بايد بدين‏گونه ارائه مي‏شد: «اصل، عدم جوازِ [سطر بعد:[ زايد است».

4. فهرست‏ها و عنوان‏هاي فرعي

كتاب به‏جز فهرست ابواب اصلي، فهرستي ــ حتي فهرست تفصيلي مندرجات ــ ندارد. بنابراين براي يافتن حكم يك موضوع، خواننده بايد باب را ورق بزند و مطالعه‏اي سريع كند تا به موضوع و مسأله مورد برسد.
همچنين ارائه نمايه موضوعي در انتهاي كتاب، مي‏توانست به يافتن احكامي كه آيات آنها در كتاب پراكنده است كمك كند. ديگر فهرست‏ها نيز هر يك فايده خود را داشتند.

تقاضاي ناشر

خوشبختانه ناشر در اين زمينه خود معتقد به كار حساب شده و سنجيده با ياري اهل فن است و در صفحه چهار كتاب زير عنوان «سخن سمت» مي‏آورد:
«دشواري چنين كاري بر دانشمندان و صاحبنظران پوشيده نيست و به همين جهت مرحله كمال مطلوب آن بايد به تدريج و پس از انتقادها و يادآوري‏هايي پياپي در باب نظر به دست آيد و انتظار دارد كه اين بزرگواران از اين همكاري دريغ نورزند...
از استادان و صاحبنظران ارجمند تقاضا مي‏شود با همكاري، راهنمايي و پيشنهادهاي اصلاحي خود اين سازمان را در جهت اصلاح كتاب حاضر و تدوين ديگر آثار موردنياز جامعه دانشگاهي جمهوري اسلامي ايران ياري دهند.»
كتاب در همين حد نيز اثري ارزشمند و مفيد است و اطلاعاتي بسيار به مخاطب خويش ارزاني مي‏دارد.
پيشرفت ناشر در گرو بالا رفتن توقع وي از كتاب، بهره‏گيري از نظر كارشناسان و صاحبان انديشه، نگاه نو به مسايل و ملاحظه نيازهاي زمان و زمانه است.
لازم است كتب آيات الاحكام براي جوان حوزوي ودانشگاهي امروز به گونه‏اي تدوين يابند كه پاسخگوي پرسش‏ها و ترديدهاي زمانه و برآورنده نيازهاي عقيدتي او باشند.

مقالات مشابه

دیدگاه فقه‌گرایانه مفسران در قصه حضرت یوسف(ع)

نام نشریهپژوهش‌های قرآنی

نام نویسندهمحمد میرزایی, محمد امامی

امام جواد (ع) و استدلال به آيات در احكام

نام نشریهبینات

نام نویسندهاحمد صادقی اردستانی

تفسير تطبيقي آيه سٌکر

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهعبدالله موحدی محب, فاطمه وجدی سیس

توسعه‌پذیری ظرفیت فقهی قرآن

نام نشریهقرآن، فقه و حقوق اسلامی

نام نویسندهحامد معرفت, عبدالکریم بهجت‌پور

جایگاه مبانی در نظریۀ تفسیری شیخ انصاری

نام نشریهآموزه‌های قرآنی

نام نویسندهعلی راد, فضل‌الله غلامعلی تبار